سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] بهترین کارها آن بود که به ناخواه خود را بدان وادارى . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 92 خرداد 29 , ساعت 10:11 صبح

جلای دل، شرط دانستن!

حضرت رسول صلوات الله علیه و آله فرمودند:

إنّ هذه‌ِ القُلوب تصدأ کما یصدأ الحدید! قیل: فما جلاءها؟ قالَ: ذِکْرُ الْمَوْتِ وَ تِلاوَتُ الْقُرْآنِ[1]؛ دل‌ها مانند آهن زنگ می‌زند! گفتند: صیقل آن چیست؟ فرمود: یاد مرگ و خواندن قرآن.[2]

بحث لُغوی!

بر خلاف عقیده? ابن فارس در کتاب مقاییس‌الغه و مطابق نوشته? قرشی در کتاب التحقیق، واژه? قلب در اصل لغت به معنای مطلق دگرگونی می‌باشد. بر همین اساس انقلاب را انقلاب ‌گویند زیرا در آن دگرگونی‌های اساسی صورت می‌پذیرد. عضو صنوبری مملکت بدن را نیز از آن جهت که دائماً همراه با تحول و جابجایی است قلب نامیده‌اند[3].

رکود عامل اصلی در بروز آفت‌ها!

زنگ‌زدگی به عنوان یک آفت، اغلب در شیئی بروز می‌کند که تحرک و جابجایی نداشته و راکد باشد. زیرا خودِ تحرک و جابجایی، حلال بسیاری از آفات است و مانع از بروز آن می‌شود. با این توضیح حضرت رسول صلی‌الله علیه و آله می‌فرمایند: إنّ هذِهِ قُلوب تصدأ یعنی به درستی که این دل‌ها زنگ می‌زند! قلب به عنوان متحول‌ترین و پرکارترین عضو بدن که به معنای حقیقی کلمه هیچ رکود و توقفی ندارد هم ممکن است دچار زنگار شود در حالی که بیان شد زنگار، آفت رکود و جماد و بی‌تحرکی‌ است. با توجه به مطالب فوق‌الذکر می‌توان فراز اول این حدیث را این‌گونه ترجمه کرد: همانا قلب با همه? تحرک و فعالیتی که دارد باز هم ممکن است به آفت زنگار مبتلاء گردد.

آثار و تَبَعاتِ زنگار؟!

نکته? دیگری که باید به آن توجه داشت اینکه چرا باید از زنگار قلب جلوگیری کرد؟ به عبارت دیگر زنگار بر روی قلب چه اثری از خود به جای می‌گذارد که باید از آن اجتناب نمود؟

  1. 1. زنگار سبب تباهی، پوسیدن، خورده شدن از داخل و پوکی است.
  2. 2. زنگار باعث کدارت شیء می‌گردد و جلای آن را از بین می‌برد.

دل مرکز فهمیدن و فهماندن!

دل به عنوان مرکز فهمیدن و فهماندن باید چون آینه‌ای صاف حقایق عالَم را جذب کند و سپس آن را به دیگران منعکس نماید. کسی که قلبش جلا نیافته باشد هر چند هم در معرض فهمیدن قرار گیرد هرگز نمی‌تواند ذره‌ای از آن حقایق را درک نماید زیرا شرط اولیه در جذب نور معرفت، جلای قلب است.

چه بسا افرادی چو من که تمام سعیشان را برای درک معرفت و راه یافتن به حقیقت در مواجهه خود با علم و معرفت خلاصه کرده‌اند. غافل از اینکه هرگز در معرض معرفت بودن به معنای درک معرفت نخواهد بود بلکه می‌توان با صدای رسا فریاد زد و بیان داشت که عبرت و معرفت چون هوا در اطراف ما فراوان است الا اینکه باید حجاب قلب را زدود و دل را جلا داد آن وقت است که چشم دل به بی‌کران اقیانوس معرفتی که در اطراف ما موج می‌زند گشوده خواهد شد. حضرت علی علیه‌السلام در این رابطه می‌فرمایند: مَا أَکْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَار؛ چه بسیار است نکته‌های عبرت‌آموز و چقدر کم هستند کسانی که از این عبرت‌ها درس ‌می‌گیرند[4].

به تَبَع آن اگر توانستیم بفهمیم می‌توانیم بفهمانیم اگر قلبمان جلا یافت هم می‌فهمیم و هم ناخواسته می‌فهمانیم. طبق مبنای مذکور بعد از جلای قلب فهمیدن و فهماندن تلاش زیادی لازم ندارد.

در ادامه? حدیث، راوی از حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله سؤال می‌کند: جلای قلب چگونه حاصل می‌شود؟ حضرت می‌فرمایند: جلای قلب به یاد کردن مرگ و تلاوت قرآن است.

اولویت کاری در امر تربیت؟!

از همین‌جا می‌توان استفاده کرد اولویت کاری در مراکز آموزشی و همه? نهادهای فرهنگی که دغدغه? تعلیم و تربیت دارند به این است که باید پیش از هر اقدامی، حجاب و مانع فهمیدن و قفل دل را از متعلمین خود بردارند و چنانچه بیان شد حجاب دل با چیزی بهتر از یاد مرگ و تلاوت قرآن زدوده نمی‌شود پس اولویت مباحث اخلاقی، یاد مرگ و توجه دادن به قرآن است.

روند طبیعی در هر چیز حتی دل، تمایل به زنگار است!

نکته? دیگری که از سیاق این حدیث می‌توان استفاده کرد اینکه: اصل اولی و طبیعت دل به زنگار گرفتن و جلب حجاب است الا اینکه می‌توان با یاد مرگ و تلاوت قرآن از این روند طبیعی و حرکت ذاتی قلب جلوگیری کرد و احدی از این قاعده مستثنا نیست حتی حضرات معصومین علیهم‌السلام هم چون هیچ‌گاه از یاد مرگ غافل نشده و حقیقت وجودی ایشان قرآن ناطق است هیچگاه دچار زنگار قلب نمی‌گردند.

 


لیست کل یادداشت های این وبلاگ